مسخره ست مثل بقیه زنده گی
سال پیش که تابستان آمد و تو نبودی من هنوز داغ بودم
هنوز رفتنت را نفهمیده بودم .
امسال، خاکستری های پاییز پررنگ ترند
امسال، سایه کلاغ ها روی شیشه ها واضح تر می افتد .
رفیق، امسال زندگی از سال قبل سنگین تر شده و شانه هایمان نصف .
نیستی .
تو خوب میدانی که زندگی رو به پایان است .
تو خوب میدانی که همه ی این چیزهایی که دورمان را گرفته اند چقدر برایم پوچ است .
تو می فهمی چرا توی زندانم. چقدر اینجا همه چیز بی مغز است .
رفیق، با هم بودن بیشتر لحظه ها کم نیست .
کاش لااقل تو خوب باشی .
جای تو خالیست ..
نظرات شما عزیزان: